به وبلاگ من خوش اومدین

توی این وبلاگ تلاش می کنم در خطر بودن زمین رو بهتر و بیشتر یادآور بشم.همین طور تلاش می کنم راهکارهایی برای مشکلات زیست محیطی ارائه کنم راهکارایی که از دست خودمون بر بیاد و نیاز به تغییر حکومت برای به اجرا گذاشتنشون نباشه
واسه شروع اولین راهکار اینه: لامپ اضافه خاموش

۱۳۸۸ مهر ۲۵, شنبه




این آخر هفته شمال بودم 12-11 کامیون پر از درخت قطع شده دیدم دلم خواست جای این درختان تن من را اره می کردند که تن این درختان را از بهر آسایش تن من بریده اند

۱۳۸۸ مهر ۲۱, سه‌شنبه

تو فکر کن داری جون یکی از این درختا رو نجات میدی


برآنم که یک سری توصیه های پدرانه که یک مجموعه راهکاربرای کمک به زمین خواهد بود تدوین کنم این نخستین توصیه من از این مجموعه است


اول باید یه چیزایی بگم مثلا اینکه مگه نه اینکه این درختای ساکت و آروم قشنگ ترین جاهای دنیارو ساختن؟مگه نه اینکه این درختا همه ی اکسیژن و کلی از غذا های ما رو مستقیم یا غیر مستقیم تامین میکنن؟مگه نه اینکه سالهاس داریم تنشونو میبریم واسه خودمون خونه میسازیم؟مگه نه اینکه سالهاس داریم با شیوه ی زندگی مون زندگی شونو سخت می کنیم؟مگه نه اینکه همیشه آسایش ما از آسایش اونا هزار برابر مهم تر بوده و هیچ وقت ازشون شکایتی نشنیدیم؟می خوام بدونم آیا به خاطر همه ی اینها شایستگی اینو دارن که دست کم بیشتر بهشون فکر کنیم؟
اگر کمی دور و برمان را نگاه کنیم همیشه می تونیم وسیله ی برقی ای رو پیدا کنیم که بی خود روشنه می خوام هر بار که همچین چیزی می بینین نگین حالا یه لامپ مگه چقدر پول برقشه؛می خوام یادتون بیاد که واسه این لامپ درختا دارن جونشونو از دست می دن.می خوام جدی بگیرین.مثلا همین لامپ مونیتر و یا اسپیکر و یا حتی لامپ سه راهی ای که کیس و اینا ازش برق می گیرن؛می دونین همین لامپای کوچولو سالی چقدر لامپ برق مصرف می کنن؟ می دونین چند تا درخت واسه تولید اون برق باید جونشونو بذارن؟بعدش می دونین بخاطر تولید اون برق چقدر مواد آلاینده وارد هوا شده و این آلاینده ها تا چه حد زندگی رو واسه درختا سخت کردن؟فک می کنین این گرمایش زمین که مگن چیه؟همین بی توجهی های ریز و درشت ماست دیگه. فکر می کنین باران اسیدی چیه داستانش؟همین که ما زیاد برق مصرف می کنیم و بعد هوا آلوده میشه و بعد بارون که میداد چنان اسیدی میشه که جنگل ها داغون میشن و بعد هیچ کس هم اهمیت نمیده است دیگه
می دونم دارین میگین بابا این داستان با یه برق خاموش کردن درست نمیشه ولی تو فکر کن داری سالانه جون یه درخت رو نجات میدی یهنی ارزش نداره از جامون پاشیم واسه جون یه درخت اون لامپ اضافی رو خاموش کنیم؟
جان من برو یه دور تو خونه بزن و نه واسه خاطر نامگذاری !حضرت مقام معظم! که واسه خاطر درختا ؛اون لامپ اضافه رو خاموش کن

مگر زمین چه هیزم تری به ما فروخته؟



















































فکر نمیکنید شورش رو درآورده باشیم؟






اگر دلت سوخت و آه کشیدی مرا خبر کن

آقای سپاه پاتو از روی دم ما ور دار(یا برادر حسین گفتن:ایشالا گربه اس


توی دنیا معروفه که با دو دسته آدم در نیفت یکی کمونیست ها یکی هم انوارومنتالیست ها(محیط زیستی ها)ولی این آقای سپاه با ما درافتاده واسه همینم من الان خیلی عصبانی ام اولا که رفته درختای دنا رو زده تار و مار کرده(اون وقت من موندم این کارا قصاص نداره؟فقط بهنود و دلارا باید پای چوبه ی دار برن دیگه؟) بعدم این پارازیت هاش افتاده به جون اکوسیستم تهران و حومه:دارن درختا قطع میکنن که باهاش پارازیت بسازن که بیفتن جون بی بی سی!!!!!.حالا من اومدم که بگم این همه واسه جنگ و جنگ بازی هات از محیط زیست مایه نذار یارو

من می خوام به شما بگم آخه "نفهم جان"واقعا فکر می کنی مشکل با نبودن بی بی سی حل می شه؟مثلا ما یه هو یادمون می ره زدی ندا رو کشتی؟یه هو فکر رای هامون از سرمون می پره؟فکر کردی با ان پارازیت ها داری چی چی رو پاک می کنی؟دستاتو از خون؟هیچ می دونی این حرکت قشنگت واسه محیط زیست چقدر گرون داره تموم می شه؟احتمالا اگه هم بدونی اهمیت نمی دی چون اگه تو آدم بودی دست کم به زن و بچه ات رحم می کردی حالا درخت ها پیش کش!!!!!؟

تازه برگشتی می گی اگه این موج ها رو وزارت اطلاعات فرستاده باشه چیزی نیست(آخه می گن یه یارویی داشت آش می پخت یکی می گه آخ یه موش افتاد توی آش یارو برمی گرده میگه شاید موش نبوده شاید گربه بوده؛اینجا یه مکثی پیش میاد یه فکری می کنه و بعد اون جمله ی خردمندانه رو میگه که"ایشالا گربه اس"بعد هم آش رو میده ملت بخورن انگار که اگه گربه بوده باشه خطر کمتری داشته تا موش)انگار این موج ها واستادن ببینن اگه توی تروریست میفرستیش از میزان خطرناک بودنشون کم کنن!!!!!!!!!!تو یه جوری با ما حرف میزنی که انگار با گوسفند طرفی.ببین جناب برادر حسین شما هم توی برآوردات از تاثیرات نبود ماهواره توی تهران دچار اشتباهی و هم توی برآوردات از تاثیرات مخرب امواج.بهت پیشنهاد میکنم بری اون شماره ی اعتماد رو که توش از اثرات مخرب امواج نوشته بگیری و واسه اولین بار تو زندگیت بشینی چار کلام حرف باسوادی بخونی شاید روی مغز عقب افتاده ات تاثیری گذاشت

برای من اصولا سواله ؛نظامی ها می رن زمین رو سوراخ سوراخ می کنن کلی درخت قطع میکنن؛زیستگاه کلی جاندار رو نابود میکنن که بمب بسازن و بزنن یه جایی رو منفجر کنن که در آینده ی نزدیک زمین رو از کسایی که هم عقیده ی خودشون نیست خالی کنن چرا انقد واسه انقام جویی های احمقانه تون از کیسه ی محیط زیست خرج میکنین چرا از خودت مایه نمیذاری؟ .من موندم چرا هیچ کس توی زمین یه 10 دقه قبل از اینکه یه کاری رو انجام بده فکر نمی کنه!!!!! آقا یه 10 دقه فکر کن بد نیست اون مغزت از آکبندی در آد؛ بد نیست یه توجهی به سخن گرانبار نامجو(که ما مخلص خودشون و گلشیفته جان هم هستیم) بکنی که می فرمایند:"مغز نیست یک مخابرات متروکه گیر کرده در گل و لای"...یه 10 دقه بشین فکر کن خون رو دستای تو با نابود کردن محیط زیست پاک نمیشه باور کن ان قد منو محیط زیست رو حرص نده تو همون برو ریش و پشم پرورش بده و با شیپیش هات اختلاط کن.راستی سر راه یه سری هم به پزشک اوین بزن ازش بپرس با"ایشالا گربه اس"گفتن آیا دهن آدم شیرین میشه یا نه

۱۳۸۸ مهر ۲۰, دوشنبه

مباداما هم از همان هایی باشیم که رای مردم را میدزدند؛یا بی توجهی به محیط زیست نوعی دیکتاتوریست




اینکه زمین در خطر است بحثی جدی ست ولی اینکه ما چقدر آن را جدی بگیریم بستگی به این دارد که چقدر از تاثیرات فرآیندهای انسانی بر زمین خبر داشته باشیم(که این بخشش با من آن قدر می نویسم تا به عمق فاجعه پی ببرید)در نگاه اول اینکه فلان گونه ی ببر در خطر انقراض است شاید هیچ اهمیتی برایمان نداشته باشد ولی نابودی آن گونه ببر نشانه ایست بسیار خطرناک تر از رو به انقراض بودن زنجیره ی غذایی که آن ببر در سر آن قرار داشته مثل هرمی که ان قدر باریک شده که برای ببری که سر هرم می نشیند هیچی باقی نمانده و نه تنها برای یک ببر که برای هیچ یک از ببر های آن منطقه هیچ غذایی باقی نمانده.همچنان ممکن است بگویید خب که چی؟ من که غذای خودم را پرورش می دهم ؛ما که این همه گاو و گوسفند و خوک و خرگوش و .. را الکی توی مزرعه پرورش نمی دهیم که و آن ورتر مزرعه هم باغ بزرگ میوه را همین جوری آب نمی دهیم که و آن همه گندم و برنج را هم که به خاطر رضای خدا نمی کاریم که!!ما غذای خودمان را داریم حتی شراب مان را هم داریم و هدف از خلقت تاکستان ها همین است؛و اینجاست که با دیدگاه دیکتاتوری ما نسبت به زمین و دیگر حاضران در آن(از سنگ های درون معدن بگیر تا یک درخت مو) نوع جهش یافته ایی از دیکتاتوری آشنا می شویم.
از شما می پرسم:هیچ انگاشتن دیگران؛رعیت دیدن؛برده دیدن و بنده انگاشتن آنها جز دیکتاتوری چه می تواند باشد؟آیا اینکه دسته ی بزرگی را که لزوما از نژاد من نباشد را موجوداتی ببینم که هدف از آفرینششان خدمت رساندن به من است و من هم هر وقت دلم خواست می توانم هرگونه شکنجه و کشتار را بر انها روا بدارم همان تعریف آشنای دیکتاتور(که صد البته مرگ بر او و نیرنگش باد) نیست؟
آهای سبز های عزیز؛آهای دوستانی که چونان من را سبزتان نام سیاه رئیس دولت بعد از نهم نبوده؛اگر مرگ بر دیکتاتور تو از کشتن رفیق سبز مان است ؛اگر از تاب نیاوردن سکوت سبزمان و اگر دزدیدن آزادی راهپیمایی کردنمان است؛پس چرا خودنیز ورژن دیگری از دیکتاتوری را برای زیر دستانمان تکرار میکنم؟
دوست روشن فکر من؛دوست فعال حقوق بشر من؛دوست فعال جنبش زنان؛یار دبستانی و دانشگاهی من ؛اگر آزادی برای من وتو خوب است چرا آن را برای رود و درخت خوب نمیدانیم؟با تویی سخن می گویم که هنوز هم گاهی خواب ندا را می بینی؛تویی که صدای مادر سهراب هنوز هم تو گوشهایت می کوبد و صدای تار کیانوش آسا اشکت را در می آورد؛چرا ایران جنبش آزادی خواهی برای آدم ها دارد برای درخت ها ندارد؟چرا مرگ ندا را هر روز به یک بهانه و در یک گزارش خبری در تلویزیون پارازیت دار بی بی سی میبینیم ولی خبر مرگ سه درختی که توی کوچه ی ما پارک کردن را برای ماشین ها سخت می کردند و مردهای کوچه مرد و مردانه رفتند قطعشان کردند هرگز هیچ جایی نه گفته شده نه شنیده شده؟چرا خبر خرید مخابرات توسط سپاه نقل کلاممان شده ولی قطع هزاران درخت آن هم در بکرترین نقطه ی ایران در "دنا" به دست همین سپاه توجه هیچ کداممان را جلب نمی کند؟
رفیق سبزم از تو می پرسم چرا دموکراسی ترتیب دارد چرا اول باید حق شراب خوردن در ایران گرفت بعد حالا درباره ی حقوق همجنسگرا ها حرف می زنیم (حالا)چرا بعضی حقوق بر برخی دیگر مقدم اند؟چرا اول باید رای مان را پس بگیرم بعد به حقوق زنان فکر کنیم و دست آخر دربارهی هم جنسگراها حرف بزنیم و شب هم قبل از خواب یادآوری کنیم و توی ریمایندر گوشیمان سیو کنیم که فردا دیگر باید به این وضع محیط زیست فکر کنم و فردا هم که اصولا سر هفته است و سر هفته هم سر ماه! چرا دلت از غم هزاران درخت کشته شده در دنا قدر یک تن از شهیدان سبزمان دردناک نمی شود؟
رفیق سبزم تو را به نگاه آخر ندا سوگند می دهم به من بگو چرا برخی در دموکراسی مقدم ترند؟

۱۳۸۸ مهر ۱۸, شنبه

ایمان بیاوریم به عمق فاجعه2






















آلودگی آب
آلودگی آب دریاچه ها؛رودخانه ها و اقیانوس برای گیاهان و دیگر جاندارانی که در این آب ها زندگی می کنند خطرناک و چه بسا مرگ آور است.آلودگی آب ها؛ بیشتر از آلودگی های خانگی؛صنعتی و یا کشاورزی(مثل کود های شیمیایی که آب های زیر زمینی را آلوده می کنند و یا سمهایی که در کار کشاورزی استفاده می شوند و آب های زیرزمینی را الوده می سازند) که به آب ریخته میشود به وجود می آید.آلودگی آب ها علاوه بر به خطرانداختن زندگی جانداران آبزی و نابودی اکوسیستم آنها؛ تعادل زیست محیطی را بر هم میزند.تاسف بار اینکه این ماده ی گران بها برای ادامه ی حیات در زمین؛ نه تنها به طور مستقیم بلکه به دلیل آلودگی هوا و با باران های اسیدی نیز آلوده میشود(که درباره ی اثرات مخرب باران های اسیدی هم در همین پست سخن خواهم راند)و باز هم تاسف بار تر اینکه آلودگی های ایجاد شده توسط انسان در محیط زیست به آلودگی های مادی محدود نمی شود بلکه ما انسان ها با ایجاد آلودگی های صوتی یا فراصوتی در آب ها بارها موجب خودکشی موجوداتی چون نهنگ ها و دلفین ها شده ایم. (راستی اگر کسی از این عکس ها شرم کرد و تصمیم گرفت دیگر بطری آبش را و یا بسته بندی چیپس پیاز و جعفری اش را توی رودچه ی درکه نندازد مرا خبر کند)
آلودگی آب در خلیج همیشه(!!!!!!!!!!!!!!!)فارس
خلیج فارس زیر فشار صنعتی شدن و متدن شدن دارد خفه می شود ولی گویا فارغ از این که نام این خلیج را به نام کشور و نژاد من بخوانند یا به نام نژاد عرب ها کسی نگرانی دیگری درباره ی آن حس نمی کند.پس از دو جنگی که در خلیج فارس روی داده و بعد از آنکه دبی تصمیم گرفت با جزیره های پرخرجش آخرین تیر خلاص را هم به خلیج فارس بزند و به دلیل اینکه خلیج فارس لنگر گاه کشتی های بسیاری است و نیز از آن رو که نفت از دل آن استخراج می شود می بایست آنچه برای ساکنان اطراف آن مهم می نمود حیات آن می بود و نه این که چه ملتی نام آن را یدک بکشد!!!!کشوری که برای خلیج فارس به قدر دستشویی زندان های مخوفش هم ارزش قائل نیست بی گمان شایستگی یدک کشیدن نام این خلیج نیل گون را ندارد کشوری که از خلیج فارس تنها یک نام توی نقشه ی کگوگل میخواهد(و نه حتی توی نقشه ی عرب ها که تمام جنگ ما با غربی هاست اگر عرب توی سرمان زد عییبی ندارد)همان بهتر که نام خیلج اش را هم با چند میلیون دلار نفتی از او بدزدند.راستی کداممان پارسال که خبر خودکشی 79 دلفین را در ساحل خلیج همیشه فارس شنیدید دلتان سوخت؟ کداممان این 79تن را قدر یک تن از شهیدان بعد از انتخابات عزیز میدانیم؟

۱۳۸۸ مهر ۱۷, جمعه

چرا باید نگران زمین بود؟یا ایمان بیاوریم به عمق فاجعه1


چندی پیش(آن روزها که هنوز از انگلیسی آموزان سرافراز ایران زمین بودم) از روی دغدغه ی همیشگی ام برای زمین لکچری مفصل آماده کردم که به جهت زبان گفتاری و روانی که دارد عین همان متن رابا ترجمه ی فارسی آن می آورم البته چون متن خیلی طولانیه و از حوصله ی خواننده و صد البته نویسنده خارجه این متن رو به چند تیکه تقسیم می کنم لازم به یادآوریه که اطلاعات موجود در این متن مستند بوده و هیچ یک زاده ی تخیل نویسنده نمی باشند:

نگرانی فزاینده ایی که از تاثیر فعالیت های انسانی بر روی کره ی زمین دارم مرا بر آن داشت تا لکچری این چنین آماده سازم:نوع بشر یعنی خود ما درختان آمازون؛ بزرگترین جنگل بارانی زمین را قطع می کنیم تا جاده سازی کنیم؛و اسم این کارمون رو هم میذاریم تمدن!!!درختا رو میکشیم و اسمشو می ذاریم زندگی بهتر ؛زندگی آسوده تر!!!

یک بار شنیدم که یک جاده در میان جنگل-به ویژه جنگلی که زیستگاه جانداران فراوانیه- مثل درست کردن دیوار برلین میمونه چون حیوونا نمی تونن ازش رد شن مگه اینکه بمیرن.این جاده می تونه اونا رو از رودخونه و یا درختا یا گیاهایی که اونا ازش تغذیه می کردن جدا کنه که برآیند نهایی این خواهد شد که اونا به طرف دیگه ی جاده مهاجرت کنن و یا در طول زمان نسلشون دچار تغییرات ژنتیکی بشه.اصلا چرا ان قد بریم دور تو همین ایران خودمون شما نمیتونین یه درخت گوشه ی جاده پیدا کنین که یه تپه پسماند کنارش نباشه آیا همه ی این ها برای نوع بشر شرم آور نیست؟

آلودگی هوا؛آلودگی آب؛گرمایش زمین؛باران های اسیدی؛فرسایش خاک؛آلودگی های رادیواکتیوی و حتی آلودگی صوتی و آلودگی نوری همگی از شاهکارای ما روی زمینه که من می خوام در اینجا به طور مختصر کمی درباره شون حرف بزنم


آلودگی هوا

در هوا مواد بسیاری هستند که میتوانند بر روی سلامت درختان و حیوانات(شامل بر انسان)تاثیرگذار باشند.این آلودگی ها را در دو دسته ی اولیه و ثانویه دسته بندی می کنند.اولیه آن گروهی هستند که به طور مستقیم از یک پروسه ایجاد می شوند مثل خاکستر که مستقیم از پروسه ی فعالیت یک آتش فشان حاصل می شود و یا منو اکسید کرن که از اگزوز یک وسیله ی موتوری بیرون می آید.و نوع ثانویه هم آن دسته ای هستند که به طور مستقیم از هیچ فرآیندی ایجاد نمی شوند بلکه از ترکیب یا واکنش بین مواد نوع اول ایجاد می شوند که یک مثال مهم برای این دسته اوزون است.

دی اکسید کربن-همان گاز گل خانه ای معروف و محبوب خودمان-؛دی اکسید سولفور-که از سوختن نفت و زغال سنگ تولید می شود-؛دی اکسید نیترژن_که از سوختن در دمای بسیار بالا بدست می آید این گاز همان مه تیره رنگی است که بر فراز شهر ها دیده می شود -و منو اکسید کربن -که گازی بی بو بی رنگ است و حساسیت-چیزی مانند خارش یا سوزش- هم ایجاد نمی کند ولی بسیار سمی ست-از جمله گازهای نوع اول هستند که از فعالیت های انسانی ایجاد می شوند.منبع این آلاینده ها برای ما آشنا هستند:کارخانه ها؛ماشین های عزیزمان؛دود ناشی از سوزاندن پسماندها و حتی دود سیگارهامان که ترک کردنشان لابد سخت ترین کار دنیاست. بنا بر آمار سازمان جهانی سلامت 2.4 میلیون انسان در سال به خاطر بیماری هایی که مستقیم از آلودگی هوا ناشی شده بوده جان خود را از دست میدهند و مرگ هایی که در سال به طریقی حاصل از آلودگی هوا بوده از مرگ های ناشی از تصادفات رانندگی هم بیشتر است(هنوز عمق فاجعه دستتون نیومده؟هر وقت به عمق فاجعه پی بردید بگید باشه؟)

آلودگی هوا در سزمین مادری؛ایران

آلودگی هوا بزرگترین مشکل زیست محیطی ایی است که ایران در حال حاضر با آن روبروست؛به ویژه در کلان شهری مانند تهران و همچنین در شهرهای بزرگی چون تبریز.در سال 1.5تن آلاینده در تهران تولید می شود(این عمق فاجعه که گفتم بر شما وارد شد؟آیا)که بیشتر آن را ماشین های فرسوده تولید می کنند.بیشتر 2میلیون ماشین شهر تهران بالای 20 سال سن دارند و مشکل مصرف سوخت دارند.و خب گفتن نداره که تهران از آلوده ترین شهرهای دنیاس.

گرمایش زمین

حدس بزنین اون آلودگی هوایی که گفتم چه نتیجه ی هیجان انگیزی داره؟یکی از معجزه هاش گرمایش زمینه:در سال 2005 گفته شد که در سال گذشته میانگین دمای نزدیک به سطح زمین 0.75درجه ی سانتیگراد افزایش یافته؛این عدد در با سرعتی باور نکردنی در حال افزایش است.بیشتر این افزایش دما حاصل از فعالیت های انسان بعد از میانه ی قرن 20 است.آی پی سی سی-بنیادی که تغییرات آب و هوایی را بررسی میکند-ابراز داشته که در طول قرن 21این میانگین دمای هوا از1.1تا6.4درجه بالا خواهد رفت.این افزایش دما سطح آب های آزاد را بالا خواهد برد و این یعنی آب شدن یخ های قطبی که خانه ی موجودات بسیاری است(چندی پیش ویدئو کلیپی می دیدم که در ان مردی صبح از خانه بیرون میرود و شب که با میکردد در خانه ا را کوچک ت ا صبح میابد خم میشود و وارد خانه میشود بعد صبح که می خواهد بیرون بیاید در باز هم کوچک تر شده تقریبا سینه خیز از در بیرون میاد ولی شب که برمیگردد در دیگر بیش از انداه کوچک شده و او هیچ راهی برای ورود ندارد بالافاصه تصویر کات میخورد روی تصویر یک خرس قطبی که روی یه تکه یخ کوچک گیر کرده آخر خانه ی او هم به تدریج کوچک شده صدای ناله ی خرس بیچاره بدجور دل آدم را به درد می آورد)برآیند گرمایش زمین بر زمین و از جمله بر زندگی آفرینندگان آن یعنی نوع بشر میتواند بسیارعظیم و غیرقابل پیشبینی باشد دانشمندان براین باورند که تاثیرات آن هر نوع تغییر آب و هوایی را شامل می شود چه طوفان های عظیم روی خشکی و چه طوفان های دریایی.آکادمی علوم طبیعی ایالات متحده ی آمریکا میگوید گرمایش زمین هر تغییر آب و هوایی ناگهانی و عظیمی را میتواند در مناطق و یا در کل زمین ایجاد کند.-من فکر میکنم ماها انقدر عمق فاجعه رو نمی کیریم که بالاخره یه یخبندانی یه سونامی عظیمی چیزی میاد کل انسان ها رو نابود میکنه تا خیال همه راحت شه-

خب گاز های گل خانه ایی که احتمالا معرف حضور هستند و تولید کنندگان عمده ی اونا رو هم حتما به جا میارین ولی خب پرسش اینجاست که چاره چیه؟مشکل اصلی جابجاییه.توی یه کشوری مثل فرانسه 95 درصد از جابجایی مردم از طریق حمل و نقل عمومی انجام میشه -احتمالا دارین میگین اگه ما هم یه حکومت درست حسابی داشتیم؛آخ اگه رای ما رو ندزدیده بودن-بنده خدا دانشمندا در این زمینه تلاش زیاد کردن کلی عمرشونو گذاشتن تا سوخت های پاک درست کنن حتی سوخت خورشیدی رو بهمون معرفی کردن که بنابر آمار میتونه25 درصد برق یه خونه رو تعمین کنه ولی کو گوش شنوا کیه که بره شارژر خورشیدی واسه موبایلش بخره نه؟

در سال های اخیر ماشین های هیدراتی درست شدن و حتی ماشین هایی ساخته شدن که از اگزوزشون بخار آب بیرون میاد.البته بهینه کردن مصرف سوخت در خودروها هم میتونه کمک بسیار زیادی به این روند بکنه...



خب این تا این جای لکچر من در پست بعدی از آلودگی آبها مینویسم وچند تا از تاثیرات آلودگی هوا مثل باران های اسیدی رو بررسی میکنم




درود سبز



امروز را آغاز تلاشی می نامم برای رسیدن به زمینی که آرزو دارم؛این سیاره ی آبی خاکی مان روزی با کمک کوچک تلاشگرانی چون من بدان برسد.زین پس من را سرباز زمین بدانید و این بلاگ را یک پارچه در خدمت سیاره ی سبزم؛باشد که در ازای بیشمار درختانی که به خاطر آسایشم قطع شده اند گامی برداشته باشم به قدر اندام آدمیزادی خودم